آکادمی امیدان حضور جوان

آکادمی امیدان حضور جوان

برگزار کننده دوره ها و کارگاه های روانشناسی به شکل حضوری و غیر حضوری
آکادمی امیدان حضور جوان

آکادمی امیدان حضور جوان

برگزار کننده دوره ها و کارگاه های روانشناسی به شکل حضوری و غیر حضوری

خلاصه کارگاه روان شناسی : مقدماتی بر نظریه آدلر

آلفرد آدلر در طراحی و پرورش روان شناسی فردی تحت تاثیر پاره ای عوامل فلسفی ، سیاسی و اجتماعی بود. مهمترین عواملی که بر او تاثیر گذاشتند ، روانکاوی و فلسفه وایهینگر ، فمنیسم ، عدالت اجتماعی ، کل نگری و پیشگیری بود. در این مطلب ، خلاصه آنچه در کارگاه روان شناسی : مقدماتی بر نظریه آدلر گذشت را با هم مرور خواهیم کرد. البته ، بسیاری از این نوشته ها را با استفاده از منابع موثق ، سعی کرده ام بسط دهم و برخی مطالب گفته شده در کارگاه هم حذف شده اند.  روانکاوی آدلری
تماس با حلقه روانکاوانه فروید از ۱۹۰۲ تا ۱۹۱۱ باعث شد به فکر تدوین نظریه و شیوه درمانی خودش بیفتد. او با د نظر بنیادی فروید ، یعنی روان پویایی و این که شخصیت در سال های نخست زندگی شکل میگیرد موافق بود . ولی در جریان مشاجراتش با فروید ، تاکید نظری خود بر نگاه کل نگر و غایت گرا به انسان و اهمیت منظومه خانواده ، اجتماع و جامعه را تقویت کرد. آدلر روان درمانی را ابزاری برای پرورش علاقه اجتماعی می دانست نه صرفا ابزاری برای بینش پیداکردن درباره تعارضات کودکی.
مفاهیم آدلری
برای ورود به بحث آدلر نیاز هست که یکسری از مفاهیم و اصطلاحات را بلد باشیم ، چرا که برای به کارگیری و فهم درست نظریه آدلر به آنها احتیاج پیدا خواهیم کرد.

مفهوم «گویی» وایهینگر
آدلر به شدت تحت تاثیر اندیشه های هانس واهینگر ، فیلسوف آلمانی بودکه د سال ۱۹۱۱ فلسفه گویی را نوشت. وایهینگر می گفت انسان ها حقایق ناقص یا آرمان های خیالی خلق می کنند و رسیدگی به الزامات و توقعات زندگی را به این حقایق ناقص یا آرمان های خیالی می سپرند. این باور ها همیشه دقیق و درست نیستند ، هرچند برخی از آنها به واقعیت عینی نزدیک ترند. اما مردم طوری عمل میکنند که گویی فکرهای شان حقیقت دارد ، بنابراین سازه می تواند واقعیت خالق آن شود. برای نمونه ، یک آدم بسیار مذهبی ممکن است به سازه ای مذهبی همچون «همه آدم های خوب به بهشت می روند.» معتقد باشد و بر اساس همین باور زندگی کند. یا یک شخص شکاک و دچار سوظن ممکن است بر مبنای این سازه خصمانه زندگی کند که «تروریست های شرور ، همه جا به دنبال قتل او هستند.» درمانگر برای بینش پیدا کردن درباره سبک زندگی شخص باید واقعیت نسبی مراجع یا پدیدار شناسی او را در نظر بگیرد. تاکید آدلر این که انسان ها در قلمرو معانی زندگی میکنند ، نوید نگاه ساختگراهای اجتماعی به طبیعت انسان را می داد که امروزه نگاهی مشهور است.

کل نگری : خویشتن یکپارچه
آدلر از همان آغاز آموزش دیدن به عنوان پزشک و تجربه اندوزی به عنوان پزشک مراقبت های اولیه ، به حقارت عضوی اعتقاد داشت و همینطور که پخته تر شد ، نگاه روانشناختی را هم که با دیدی کاملا یکپارچه به انسان عجین بود ، در پیش گرفتو آدلر می گفت هر کس ، ترکیب بی همتایی از خصوصیات بدنی ، عقلی ، هیجانی ، اجتماعی ، روانی و محیطی است که دنیا را به شکلی فردی تفسیر میکند. هر انسانی با میراث ژنتیکی بی همتایش ، محصول تعامل محیط و مکانیسم های درون روانی است. بنابراین آدلر طرفدار مفهموم طب کل نگر و روان تنی بود.

آدلر نام روان شناسی فردی را برای نظامش برگزید. اصطلاح فردی ریشه ای لاتینی به معنای «تقسیم نشده» دارد . منظور آدلر از به کار بردن این اصطلاح این بود که کل شخص با تمام اجزا و مولفه هایش را در نظر دارد. اما از قضای روزگار ، معنای روان شناسی فردی را آنگونه که آدلر در نظر داشت ، تفسیر نکردند. بسیاری کلمه فردی را به معنای حق تعقیب و مطالبه علائق شخصی در برابر علائق اجتماع و جامعه در نظر می گیرند. آدلر فرد را موچود تقسیم نشده و یکپارچه ای میدید که با بدن و ذهنش یا جنبه های اجتماعی ، هیجانی ، شناختی و محیطی وی به هم وابسته اند. یکپارچگی رفاه و آسایش فرد و رفاه و آسایش گروه از ضروریات بهزیستی هر دو است.

برای مشاهده کامل این مقاله کلیک کنید.
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.