کودکانی که دارای خودباوری پایینی هستند همیشه آرزو دارند جای شخص دیگری باشند، بیش از حد خیالپردازی میکنند، احساس بیارزشی کرده و اغلب در برخورد با وظایف و مشکل گریه میکنند. چنین کودکانی کمتر از سایرین به ظاهر خود توجه و رسیدگی میکنند، چرا که از فکر کردن به ظاهر خود و دیدن آن در آینه لذت نمیبرند. تصمیمگیری برایشان مشکل است. نسبت به آینده بدبین بوده و آینده خود را پربار نمیبینند، به کوچکتر از خودشان زور میگویند و در مسائل گوناگون کمتر داوطلب شده و کمتر سوال میکنند. تحقیقات انجام شده در خصوص آسیبشناسی روانی حکایت از آن دارد که علت بسیاری از رفتارهای آسیبزای فرزندان در خانه و مدرسه مانند پرخاشگری، اضطراب، بزهکاری، مصرف سیگار، افت تحصیلی و مواردی از این قبیل، ریشه در کمبود یا ضعف خودباوری آنان دارد.
خودباوری چگونه ایجاد میشودخودباوری از کودکی، توسط والدین و اطرافیان شکل میگیرد و ایجاد میشود. به طور مثال “اگر کودکی در محیط پر از ترس بزرگ شود یاد میگیرد که بترسد” و یا “اگر در محیط پر از تشویق بزرگ شود میآموزد که اعتماد کند”. خودباوری کودکان از نوع، نگرش و رفتاری که دیگران نسبت به او دارند، میتواند شکل بگیرد. رفتارهایی چون طرد، عدم محبت، عدم توجه، غفلت، جدی نگرفتن، توجه به نکات منفی، گوش ندادن، تمسخر و …سبب کاهش خودباوری در کودک میشود. از طرف دیگر رفتارهایی چون پذیرش، احترام، محبت، توجه، جدی گرفتن، احساس تعلق، تشویق، حمایت و … موجب افزایش خودباوری در کودک میشود.
نقش خانواده در افزایش خودباوری کودک
تحقیقات نشان میدهد، حدود ۸۵ درصد از شکلگیری شخصیت فرد تا سن ۶ سالگی است و در این میان خانواده نقش اساسی و اصلیای در این زمینه ایفا میکند. تقلید و الگوبردای یکی از فراگیرترین روشهای یادگیری در کودکان است.
روانشناسان بر این باورند که کنترلی که والدین از کودک به عمل میآورند در خودباوری وی مؤثر خواهد بود. این کنترل از سه طریق اعمال میشود: حمایتی که به اندازه تعادل باشد، گوشزد کردن نتایج اعمال کودک و راهنمایی غیرمستقیم، اعمال فشار بدون تنبیه فیزیکی و جسمانی، اما گاه برخی والدین و بزرگسالان با اعمال فشارهای فیزیکی و روانی نامناسب با زدن برچسبهای نادرست غیراخلاقی، وی را به اطاعت از دستورهای خود وادار میکنند که این نوع کنترل تأثیری منفی در خودباوری کودک خواهد گذاشت. برای ایجاد خودباوری در فرزندان بهتر است به آنها کمک کنیم تا بیاموزند که:
۱- هیچ انسانی شبیه دیگری نیست: هیچکدام از انسانها در طول تاریخ شبیه هم نبوده و نخواهند بود و به خود بگوید “هیچکس شبیه من نیست، من آنچه که هستم را دوست دارم و احساس خوبی نسبت به خودم دارم.”
۲- محدودیتها و توانمندیهای خود را بپذیرند: نقاط ضعف خود را بدون نگرانی و ناراحتی بپذیرید و از آنها احساس گناه و شرمساری نکنید. چون هیچ فردی نمیتواند انسانی کامل و به همه چیز دانا و به همه کاری توانا باشد و با آگاهی و پذیرش نقاط مثبت و ضعف خود احساس رضایت و خشنودی میکند.