شاید شما هم در میان دوستان و یا همکاران خود افرادی را دیده باشید که به رغم اینکه ظاهرا مشکلی ندرند اما از خانه گریزانند، از همسر خود فراریاند و دوست ندارند کنار همسر خود باشند. همسرانی که هرگز لذت با هم بودن را نچشیدهاند و تجربه نکردهاند. در زیر به خلاصه مطالبی که در کارگاه روان شناسی با موضوع همسرگریزی گفته میشود میپردازیم.
افراد معتاد به کار
ابتدا لازم است افرادی که وابستگی شدیدی به کارشان دارند و از آن لذت وافری میبرند (معتاد به کارشان هستند) را از کسانی که همسرگریزند جدا کنیم. شباهتی که این دو دسته به یکدیگر دارند این است که هر دو گروه اکثر وقت خود را در محیط کارشان میگذرانند و تمام وقت کار میکنند.
در کارگاه روان شناسی مطرح میشود که این رفتار افراد معتاد به کار ناشی از وابستگی شدیدی است که به کار دارند، آنها اغلب با همسر و فرزند خود مشکلی ندارند فقط تنها لذتشان در دنیا کار کردن هست و با کار هویت خودشان را تعریف میکنند. برای همین حتی در روزهای تعطیل هم مشغول کارند.
خانواده این افراد ممکن است در ابتدا سعی کنند با پول تمامی نیازهای خود را برطرف کنند اما بعد ازمدتی دچار خلأهای عاطفی میشوند. حضور نداشتن والدی که به کار معتاد است میتواند به سلامت بچهها صدمه بزند و آنها را دچار خلأهای خاصی کند. مشکل این افراد به راحتی با چند جلسه روان درمانی حل میشود.
اما همسرگریزان بر خلاف دستهی پیشین به این دلیل به کار پناه میبرند که برای فرار از خانه چارهی دیگری ندارند حتی ممکن است از کار خود لذت هم نبرند صرفا با پناه بردن به محل کار وقت کشی میکنند. این افراد آنقدر در محیط کار انرژی خود را صرف میکنند تا زمانی که در منزل و نزد همسر خود هستند خسته و بی انگیزهاند، حرفی ندارند که بزنند، فصل مشترکی ندارند و از بودن در کنار همسر خود لذتی نمیبرند. حتی روابط جنسی آنها در این زندگی مکانیکی بدون رد و بدل کردن هیچ احساس و عاطفهای صورت میگیرد.
چرا آنها از همسرشان گریزانند؟
داستان معمولا از آنجایی شروع میشود که این دسته از آدمها با یک انتخاب غلط و در پی آن به دنبال تصمیمی عجولانه با یکدیگر ازدواج میکنند و زیر یک سقف میروند بدون اینکه تناسبهای لازم برای ازدواج را در نظر گرفته باشند. بعد از مدتی متوجه میشوند که دیگر از عشق روز اول خبری نیست و حتی حرف یکدیگر را نمیفهمند چون به محض شروع به صحبت به سمت کشمکش و بحث و دعوا کشیده میشوند و ترجیح میدهند باهم صحبت نکنند و از هم فاصله بگیرند. حتی گاهی تلاش برای هماهنگ شدن با یکدیگر نتیجهای ندارد و تمام نیازهای آنها بیپاسخ میماند.